۱۳۹۲ تیر ۶, پنجشنبه

فکر میکنی ما دخترایی که اعتقاد به نمایشی بودن بدنمون نداریم خسته نشدیم از بس مشترک مورد نظر فروختمون به یه تاپ دکلته و لبای پروتزی؟
ماهایی که سیگارمون و با صدای بلند آهنگی که نمیفهمیم دود میکنیم فقط چون نشنویم صدای کسایی که دختر سیگاری رو فاحشه خطاب میکنن
خسته نشدیم از اینکه همیشه تر و خشک دخترا رو به یه آتیش سوزوندن؟
خسته نشدیم از اینکه هر وقت گریه کردیم با یه پوزخند گفتن سلاح زنونه،و درد و نفهمیدن؟
خسته نشدیم از بس سفت وایسادیم تا حقمون و بگیریم و بهمون گفتن سلیطه خانوم، دختر و چه به این حرفا؟
خسته نشدیم از بس جار نزدیم دردمون رو،و به پای اون دخترایی که جار زدن و آهن پرست شدن و تنبل بودن سوختیم؟؟؟؟

۱ نظر:

  1. سلام ثوری جان
    روزگارت خوش
    من از پرتابه اومدم. خواستم بهت بگم اگه خواستی مینیمال هاتو جایی غیر از وبلاگت بنویسی پرتابه به شدت توصیه میشه. به خصوص این که هیچ محدودیتی تو نوشتن نداری.
    پیشاپیش خوش اومدی به پرتابه

    پاسخحذف