۱۳۹۱ خرداد ۱۲, جمعه

غافلگیری و منِ تازه برگشته

چقدرررررررر اینجا محیطش عوض شده!
بیخیال
این وبلاگ جایی ئه که من همیشه همه غُر زدنام و باهاش قسمت کردم... یه جورایی عین چاه برای امام علی (من اینجوری صداش میکنم... شما هر جور میخواین صداش کنین)
میدونم همیشه چیزای خوبی ننوشتم، ولی دوستش دارم اتنجا رو، یه حرمت خاصی داره برام... خیلی وقته که دیگه هرچیزیو نمیارمش اینجا
یه چیزی شده برام مثل یه حریم مقدسه
تقریبا از خیلی از نوشته هام توی اینجا متنفرم ولی بازم یه حسی دارم به جز نفرت نسبت بهشون
شاید اینا هیچ ربطی به هیچی نداشته باشن ولی برای من لازم بود اینا رو بنویسم
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر