اصولاً از نظر من زنانگی دو جنبه داره: استفاده و سوءاستفاده
لذت بردن از زنانگی مثل لذت بردن از یه بستنی به صرف خوشمزگیشو بستنی بودنش جزء سوءاستفاده هاش دسته بندی نمیشه
سوءاستفاده از زنانگی ولی مرسوم تره و البته جا افتاده تر
هرکی سوء استفاده کنه زن زرنگ و خانم و همه چی تمومیه و هر کی استفاده کنه زنیکه ی بی حیاست...
لذت بردن از زنانگی مثل لذت بردن از یه بستنی به صرف خوشمزگیشو بستنی بودنش جزء سوءاستفاده هاش دسته بندی نمیشه
سوءاستفاده از زنانگی ولی مرسوم تره و البته جا افتاده تر
هرکی سوء استفاده کنه زن زرنگ و خانم و همه چی تمومیه و هر کی استفاده کنه زنیکه ی بی حیاست...
زنانگی جنبه های زیادی داره که از مخیله ذهن زن ها خارجه :-)
پاسخحذفزنانگی لذت بخشه،بله،ولی کجا باید ازش استفاده کرد؟آیا باید همیشه زن بود ،زنانه بود؟یه زن با رفقای مذکرش هم باید زن باشه یعنی؟همیشه؟ یا گاهی باید فارغ از جنسیت رفتار کرد؟ من ترجیح میدم در زندگی خصوصیم،ظاهرم و علائقم زنانه باشم و در برخورد با رفقام تا حدی که میتونم فارغ از این زنانگی،غیر از این شاید این رفاقت بی معنی بشه
پاسخحذفسارا منم در همه ابعاد ندگیم زن نیستم... حتی میتونم بگم از اونور بوم افتادم.. 99% اوقات زن نیستم
پاسخحذفاما روی حرف من با آدماییه که زنانگی رو برای یک زن در بدجنسی . اشک تمساح و پرحرفی و این جور خصلتای احمقانه می دونن